کشتن ترس با گفتن بسمالله/ عراق غلط کرده، مگر شهر هِرت است!
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۷۳۱۴۹۲
به گزارش ایکنا از قزوین، زنان در طول شکل گیری انقلاب اسلامی نقش مهم و حیاتی داشتند و هیچ کس نمی تواند منکر این نقش آفرینی و تاثیرگذاری باشد.
بازخوانی حوادث و خاطرات مربوط به شکلگیری انقلاب اسلامی میتواند بستر لازم برای تعمق تفکر را برای همگان به ویژه نسل نوجوان و جوان به عنوان آینده داران این گنجینه ارزشمند فراهم کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«کبری چگینی» یکی از بانوان فعال انقلابی در پیش و پس از انقلاب است که سالها به عنوان یکی از پرسنل سابق بیمارستان کوثر قزوین در اتاق عمل فعالیت داشته و اینک 9 سال است که بازنشسته شده اما خود را بازنشسته نمیداند و معتقد است کارش هنوز ادامه دارد...
با وی به بازخوانی خاطرات دوران دفاع مقدس و حضور وی و دیگر بانوان در جبهه های دفاع مقدس پرداختیم تا از دل خاطرات وی به این گنج بزرگ دست یابیم.
عراق غلط کرده، مگر شهر هِرت است!
خاطرات شیرین بانو چگینی از دوران پرهیاهو و پرالتهاب دفاع مقدس با این جملات آغاز میشود: بعد از انقلاب با خانواده در حیاط بودیم که یکی از برادرانم آمد و به برادر دیگرم که ارتشی بود گفت «عراق امروز به ایران حمله کرد و قصر شیرین را بمباران کرده است»، واکنش اول برادرم این بود: «عراق غلط کرده، مگر شهر هِرت است!»، بعد از مدتی اخبار حمله عراق را اعلام کرد و معلوم شد که این موضوع واقعیت دارد.
اوایل جنگ اسامی شهدا از طریق رادیو اعلام میشد اما بعد از مدتی به دلیل افزایش تعداد شهدا دیگر به بیان کلیات بسنده شد. اسفند سال 60 بعد از پیشروی ارتش عراق، ایران قصد انجام عملیات گستردهای را داشت لذا به بیمارستانها اعلام نیاز کردند و من نیز بهصورت داوطلبانه به همراه تعدادی دیگر از پرسنل با یک مینیبوس به مناطق عملیاتی اعزام شدیم.
وقتی وارد اندیمشک شدیم مسئولان آنجا گفتند «چرا خواهران را تا اینجا آوردهاید؟ خیلی خطرناک است!» برای همین من به همراه دو نفر دیگر از خواهران قزوینی به نامهای «محبوبه ربانیها» و «یوسفزاده» را به زیرزمینی بردند و گفتند از اینجا تکان نخورید تا بیایند و شما را به نقطه امنی منتقل کنند؛ اوضاع وخیمی بود و ما با هر شلیک و بمبارانی از جای خود میپریدیم.
تبدیل ساختمان انگلیسی به بیمارستان
در آستانه عملیات فتحالمبین یا همان شکست حصر آبادان بود، برای همین به ساختمانی که پیش از انقلاب برای انگلیسیها بود رفتیم و قرار شد آنجا به بیمارستان تبدیل شود، مشغول تمیزکاری و ضدعفونی کردن آن فضا شدیم و در نهایت با وسایلی که در دست داشتیم اتاقها استریل و بیمارستان نسبی آماده شد.
من به علت بیخوابیهای مکرر و فعالیتهای زیاد از شدت خستگی روی کاناپه خوابم برد در حالی که کفش کتانی بر پا داشته و چادرم هم بر سر بود!
بعد از 3 ساعت با صدای آژیرهای آمبولانس بیدار شدم و اولین مجروح هم پایش به بیمارستان خودساخته ما رسید، مجروحی که خلبان بود و پایش از شدت جراحت در معرض جدایی قرار داشت؛ از او در خصوص وضعیت جبههها پرسیدیم که گفت:«عملیاتی با نام «یا فاطمه زهرا(س)» آغاز شده است» و چه خوب بود که با شنیدن این سخن به خاطر پیروزی رزمندهها در جبهه قلبم آکنده از شوق شد.
تعداد مجروحان که زیاد شد با برداشتن صندلیهای اتوبوسها آنها را به بیمارستان سیار تبدیل کردند و در آنجا هم به مجروحان رسیدگی میکردند، از فردای آن روز اکثر مجروحانی که به بیمارستان میآوردند عراقی بودند و وقتی تعداد آنها زیاد شد متوجه شدیم که ما در عملیات موفق بودهایم و رمز عملیات و همت رزمندگان کار خود را کرده است.
با گفتن «بسمالله» ترس را در وجودم میکشتم!
برایم حضور یک بانوی شجاع و نترس در دل جبهههای نبرد 8 ساله جالب، شیرین و پر از سؤال بود. خودم را که بهجای بانو چگینی میگذاشتم؛ در وجودم ترس و اضطراب را میدیدم برای همین از او پرسیدم: نمیترسیدید؟!
پاسخش خاص و منحصربهفرد بود و انتظارش را نداشتم: من نمیدانستم چه چیزی در وجودم بود که ترس برایم معنا نداشت و در مقابل این جمله برادران که به من میگفتند «خواهر نرو »، «بسمالله الرحمن الرحیم» میگفتم و میرفتم.
از میان خانواده ما علاوه بر من، خواهرم «شهربانو چگینی» نیز بهعنوان امدادگر و پرسنل بیمارستان و برادرم هم از سوی ارتش در جبههها حضور مداوم داشتند. جالب است بدانید که خواهرم در سوم خرداد که سالروز تولد خودش هم بود در خرمشهر بود و از نزدیک در جریان وقایع آزادسازی خرمشهر قرار داشت و من نیز در اندیمشک بودم.
بهصورت ممتد یک سال در عملیاتهای مختلف بر حسب نیاز در جبهههای جنوب و غرب دوران دفاع مقدس حضور داشتم و چند باری هم به مادرم اطلاع دادند که شهید شدهام اما سالم بازمیگشتم.
کار ما در مقابل ایثار خانواده شهدا هیچ است!
در بحبوحه دفاع مقدس در سال 64 ازدواج کردم که الحمدالله همسری همراه قسمتم شد که در تعاونی مسکن مشغول بود. به این نیت با او عهد و پیمان مشترک زندگی را بستم که اگر روزی نیاز بود مانع از رفتنم نشود و در جواب شنیدم اگر کشور و انقلاب به حضور ما احتیاج داشت من را هم با خود ببرید!
این بانوی فداکار و فعال در عرصههای مختلف انقلاب اسلامی در حالی که برمیخاست به ذکر این حرف بسنده کرد و گفت: «کارها و اقدامات ما در مقابل بسیاری از فعالیتهای بانوان دیگر از جمله مادران و همسران شهدا هیچ است و ما واقعاً کاری در مقابل ایثار و ازخودگذشتگی آنها نکردهایم».
مصاحبه تمام شد اما لحظهبهلحظه این مصاحبه در ذهنم برای همیشه ماندگار شد تا بدانم برای پیروزی و حفظ گنجینه انقلاب اسلامی چه زحمات و چه سختیهایی کشیده شده است و ما چه وظیفه سنگینی در قبال ادامه و حفظ آن بر عهده داریم.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۷۳۱۴۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جریان حکمت عراق ۲هزار نسخه کتاب به کتابخانههای عمومی اهدا کرد
به گزارش خبرگزاری مهر، دفتر جریان حکمت ملی عراق در تهران، تعداد ۲۰۰۰ نسخه کتاب را برای استفاده اعضا و مخاطبان با پیوستن به پویش «اهدای کتاب، اهدای دانایی» به کتابخانههای عمومی کشور اهدا کرد.
«حبیب خدا؛ روایت تصویری از ۲۳ سال حضور آیتالله شهید سیدمحمدباقر حکیم در ایران»، «روابط اجتماعی در اسلام؛ ابعاد و اصول (جلد اول)» از مجموعه سخنرانیهای حجتالاسلام والمسلمین سیدعمار حکیم؛ «حکومت اسلامی در اندیشه و عمل» اثر آیتالله شهید سیدمحمدباقر حکیم، «شرح عهدنامه امام علی (ع) به مالک اشتر؛ آئین حکومتداری در اسلام» اثر حجتالاسلام والمسلمین سیدعمار حکیم، «شرح رساله حقوق (جلد اول)» از مجموعه درسگفتارهای حجتالاسلام والمسلمین سیدعمار حکیم و «حوزه علمیه بنیانی برخاسته از اسلام و تمدن» اثر آیتالله شهید سیدمحمدباقر حکیم عناوین کتب اهدایی به کتابخانههای عمومی کشور است.
کد خبر 6090159 فاطمه میرزا جعفری